سفارش تبلیغ
صبا ویژن


نوروز ،جشن نوزایی آفرینش - هفت قلم

نوروزی خوان :

 

 اگر تا حدودی به یاد داشته باشیم ، تا چندین سال قبل شمار نوروزی خوانها که ما از آنها به مبارک یاد می کردیم ، بیش از آن چیزی بود که حالا می بینیم . تقریبا" در هر کوی و برزنی دو چهره ی سیاه و خنده دار را می دیدیم که با نقاره و بشکن زدن و آوازی خواندن ، آمدن بهار و عید نوروز را تبریک می گفتند و رهگذران نیز برای این شادی و نشاطی که به آنها به همراه خود آورده بودند ، پولی به عنوان هدیه    می دادند و امروزه تنها یکی دو مورد آن هم در شهر های نه چندان بزرگ دیده   می شود . این مبارک ها همان پیک های نوروزی هستند که در زمانهای نه چندان کهن ، دسته های بزرگی را تشکیل می دادند و شهر ها و محله ها می رفتند و از کنار در خانه ها عبور می کردند و با شادی و هلهله آمدن نوروز و فرارسیدن بهار را تبریک می گفتند  نوروز خوانی از دیر باز در بیشتر نقاط ایران ، به ویژه گیلان و مازندران و آذرباییجان و فارس ، بسیار رواج داشته است .

در ترانه های نوروزی خوانان گیلان برخی از پدیده های طبیعی ، مانند مهر و نور و خاک و باد و زمین که نزد ایرانیان جنبه ی تقدس دارد با معتقدات مذهبی شیعه در آمیخته است . مثلا" ، برخی از این ترانه ها با یاد دوازده امام شیعیان آغاز و با وصف نوروز و نوسال پایان می یابد این اشعار ترجیح بندند و ترجیع ترانه ی « دوازده    امام » این بیت است :

 

 « ..... به یاسین و الف لام به فیروز                     دهید مژده که آمد عید نوروز »

 

 

 

و ترجیع ترانه ی « نوروز و نوسال » این چهار پاره است :

 

« ....... باد بهاران آمده ، گل در گلستان آمده  / مژده دهید بر دوستان ، این سال نو باز آمده »

 

بیشترین ترانه ها به صورت ملمع فارسی – گیلانی سروده شده اند . نوروز خوانان ترانه ها را با آهنگ یا نغمه ی مخصوص می خوانند . ترجیع ها را هم همه افراد دسته نوروزی خوان ، دو تن یا بیشتر با هم می خوانند .

در اردبیل پیک های نوروزی چند دسته اند که از چند روز پیش از نوروز به شهری می آیند و پیام آمدن بهار و نوروز را با شادی به مردم می رسانند ، مردم نیز آمدن آنها را با نقل و شیرینی گرامی می دارند . یک دسته از پیک های نوروزی ،« تَکَم چی » ها Takamchi ) ( هستند . هر یک از تکم چی ها ، یک تکه    (taka ) در دست دارند و می گردانند و نوروز را با فریاد اعلام می کنند . تکه تندیس چوبی شتر کوچکی است که دمی از مو بر آن چسبانده اند و بر سرش پری از مرغ یا خروسی گذاشته اند و آن را با تکه پاره های قالی و گلیم و آینه و منجوق آراسته اند .

دسته ی دوم « یِملیک چی » ها هستند . یملیک چی ها از روستاهای  پیرامون سبلان با دسته های گل صحرایی و سبزه و یملیک ( شنگ ) به شهر می آیند و به در   خانه ها می روند و در حالی که ترانه هایی در وصف نوروز می خوانند درها را می کوبند و به هر خانواده دسته ای گل و سبزی می دهند .

پیک های دیگری نیز هستند که با تخم مرغ های رنگی و نقاشی شده ، یا دانه های اسپند برنج کشیده شده ، یا سبد های ماهی که از رودخانه های اطراف اردبیل   گرفته اند به در خانه ها می روند و با اهدای آنها به خانواده ها نوروز را به در خانه ها می آورند .

ترانه هایی را که پیک های نوروزی می خوانند با این بیت ها آغاز می شود :

 

« بهار آمد ، بهار آمد ، خوش آمد            علی با ذوالفقار آمد ، خوش آمد

  سیزون بو تازه بایر اموز مبارک             آیوز  ، ایلوز ، هفتوز ، گونوز مبارک »

 

( عید نوروز شما مبارک                           ماه ، سال ، هفته و روز شما مبارک )

 

پیک های نوروزی پس از پیام نوروزی خود ، با پول هایی که از مردم هدیه    گرفته اند نقل و نبات و خشکبار و لباس می خرند و پیش از تحویل سال نو به روستاهای خود باز می گردند .

 

سبزه کاشتن در ایران کهن :

 

ایرانیان رسم کاشتن دانه و سبزه و رویاندن را به هنگام گردش سال کهنه به نو ، همچون آئین نوروزی از جمشید می دانستند و باور داشتند که جمشید پس از سرکوب اهریمن و پیروانش ، که برکت را از مردم روی زمین گرفته بودند و باد را نمی گذاشتند که بوزد و درختان برویند ، به زمین باز گشت . در این روز که نوروزش نامیدند هر چوب و درختی که خشک شده بود باز روئیده و سبز شده  و هر شخصی از راه تبریک به این روز در تشتی جو کاشت . سپس این رسم در ایرانیان پایدار ماند ، که روز نوروز در کنار خانه هفت صنف از غلات ، در هفت استوانه بکارند و از روئیدن این غلات به خوبی و بدی زراعت و حاصل سالیانه حدس بزنند .

سبزه کاشتن در ایران امروز :

 

سنت رویاندن سبزه هنوز چون گذشته میان مردم باز مانده است و هر خانواده از دو سه هفته به نوروز مانده ، به شمار افراد خانواده مشتی غله و حبوب در لب تخت ها و بشقاب ها سبز می کند . برخی نیز تخم ترتیزک یا کنجد روی کوزه های سفالی  می رویانند .

مردم هر جامعه ای از سرزمین ایران ، بنا بر ویژگی های فرهنگ بومی خود ، برخی از دانه های گیاهی را پیش از آمدن نوروز می کارند تا در اول نوروز سبز و بالنده شوند . در بیشتر جاها ، مردم به هنگام گشتن سال کهنه به سال نو ، سبزه ها را بر میان سفره های هفت سین می گذارند و آنها را تا سیزده نوروز ( سیزده به در ) نگاه می دارند . در روز سیزده ، سبزه ها را از خانه بیرون می برند و به دشت و صحرا یا آب روان جوی و رودخانه می افکنند .

 

آئین ها و آداب تحویل سال :

 

خوان نوروزی :

 

گستردن خوان نوروزی یا سفره ی نوروزی در هنگام تحویل سال نو و گزیدن هفت نوع خوراکی گوناگون و چیدن آن روی سفره ، از رسم های ویژه و عمومی در نوروز بوده است .

امروزه ، هفت نوع خوراکی که روی سفره ی نوروزی می چینند بنا به مقتضیات اجتماعی ، فرهنگی و اقلیمی در نواحی مختلف فرق می کند . در بیشتر مناطق ایران در تحویل سال سفره هفت سین می گسترند و هفت نوع خوراکی که نخستین حرف نام هر یک سین است ، مانند سیب ، سنجد ، سمنو ، سرکه ، سماق ، سنبل و سیر یا سیاه دانه روی آن می چینند . در برخی از روستا های فارس و خراسان سفره ی هفت میم و سفره ی هفت شین از هفت گیاه و میوه می گستردند .

روی سفره ی نوروزی افزون بر هفت خوراکی ،  آینه ، لاله ، شمع ، قرآن ،     جامی پر از آب – که در آن چند برگ سبز و شمشاد و نارنج انداخته اند – یک جام با ماهی های قرمز ، نرگس و سنبل ، چند تخم مرغ پخته رنگین و نقاشی شده ، نان سنگک یا تافتون ، یک بشقاب سبزی پلو با کوکو و ماهی ، سکه نقره که معمولا" سکه صاحب الزمان است ، اسفند رنگ شده ، و شیر و ماست و پنیر و سبزی خوردن و شیرینی می گذارند . هر یک از این چیز ها و خوراکی ها در فرهنگ ایرانی معنا و مفهوم ی نمادی دارد .

 

زمان تحویل سال در ایران امروز :

 

در نخستین روز اعتدال ربیعی به هنگام ورود آفتاب به برج حمل سال تحویل       می گردد و سال کهنه به پایان می رسد و سال نو و نوروز شروع می شود . در وقت تحویل سال ، همه ی اعضای خانواده ها در خانه ها ی خود گرد می آیند و در کنار خوان نوروزی می نشینند . شمع های شمعدان یا چراغهای روی خوان نوروزی را پیش از تحویل سال روشن می کنند ، و سکه و یا اسکناس هایی لای قرآن         می گذارند .

در میان مسلمانان رسم چنین است که پس از تحویل سال ، همه ی اعضای خانواده با یکدیگر عید مبارکی می گویند . کوچک ترها دست بزرگ ترها را می بوسند و بزرگ ترها صورت کوچکترها را .

آنگاه بزرگ خانواده دعای سال تحویل زیر را می خواند و دیگران آن را تکرار    می کنند :

 

 

« یا مُقَلِّبَ القُلوبِ و الاَبصار ،

  یا مُدبِّرَ اللَّیلِ وَ النَّهار ،

  یا محوِّلَ الحولِ وَ الاَحوالِ ،

  حَوِّل حالَنا ِالَی َاحسَنِ الحال »

 

پس از خواندن دعای سال تحویل ، بزرگ خانواده قرآن را می گشاید و هفت سوره و یا هفت آیه از قرآن را که با کلمه سلام آغاز می شود ، می خواند . با خواندن این آیات ، آفت ها و بلاهای آسمانی و زمینی و ابلیس و شیطان را از محیط خانواده دور می کنند و سلامت و آرامش را به خانه در سال نو می آورند . آن گاه به رسم تیمن و تبرک ، بزرگ خانه به هر یک از اعضای خانواده اسکناسی را که در لای قرآن گذاشته است ، می دهد . در این هنگام همه دهان خود را با شیرینی سفره ی نوروزی شیرین می کنند .

از قدیم رسم  چنین بوده که پس از تحویل سال و آغاز سال نو ، کسی فرخنده رو  و خوش قدم و نیک زبان به خانه در می آمد و نوروز را شاد باش می گفت و تندرستی و شادی و روزی فراخ در سال نو برای اعضای خانواده می آورد . این رسم همچنان تاکنون در میان عامه مردم ایران باز مانده است . در تهران قدیم ، این کار را معمولا" پدر یا مادر خانواده و یا یکی از اعضای خانواده  و خویشاوندان نزدیک که قدمش را خوب و دیدارش را نیکو می پنداشتند ، انجام می داد . این شخص از خانه بیرون    می رفت و پس از لختی باز می گشت تا نخستین کسی باشد که در سال نو قدم در خانه گذاشته است . او در خانه را می کوبید و در پاسخ پرسش اهل خانه که    کیستی ؟ می گفت : تندرستی ! می پرسیدند چه آورده ای ؟ می گفت : شادی و پیروزی ! 

همچنین عامه ی مردم چنین می پندارند که به هنگام تحویل سال در هر جا که باشند تا آخر سال حضور در آن جا برایشان بسیار آسان و میسر است .  مردم باور دارند که در موقع سال تحویل و آنگاه که خورشید به برج بره ( حمل ) می رود ، هر کس هر نیازی و مرادی داشته باشد و از خداوند بخواهد ، برآورده    می شود . به پندار ایشان ، هر کس به هر کاری مشغول باشد ، تا آخر سال نو  با آن کار مشغول و گرفتار خواهد بود . برخی از مردم جامعه های سنتی ، چند لحظه پیش از تحویل سال خرخاکی یا سکه در مشت نگه می دارند تا با تحویل سال ، برکت و نعمت و شگون برایشان در سال نو بیاورد .

بعد از تحویل سال و تا اتمام روزهای عید که شمار آن به سیزده روز میرسد ، به دید و بازدید در میان اقوام و خویشان و دادن هدایای نوروزی مشغول می شوند .

 

امسال سال موش است و لحظه تحویل سال، 9:18:19 می باشد.

 

« امیدواریم این سال ، سالی پر از برکت و نعمت و خوشی برای تمامی ایرانیان به همراه داشته باشد . »



نویسنده : هفت قلم » ساعت 7:55 عصر روز سه شنبه 86 اسفند 28


«  نوروزنمایش تصویر در وضیعت عادی

                   جشن نوزایی    آفرینش »

 

« سال نو گشت به یاران کهن مژده دهید              که بهار آمد و باغ آمد و گل آمد و عید

  سال نو گشت به آئین کهن می باید                   خدمت دوست شد و دست ارادت بوسید »

 

« آینه ، مظهر پاکی و یک رنگی و بازتابنده ی هستی ازلی و بخت و سرنوشت با شمع نشانه ی فروزش و روشنایی و زداینده ی تاریکی و سیاهی ، تخم مرغ نماد آفرینش و زایندگی ، ماهی و شمشاد مظهر ناهید ، فرشته آب و زندگی ، سبزه نشانه ی رویش و حیات ، انار مظهر باروری و فراوانی ، نان نماد برکت و قرونی و اسپند وسیر رماننده ی هوام وارواح زیانکار و ...

 

وتمامی اینها مزین کننده ی سفره ی نوروزی است . سفره ای که با عشق و صداقت تمامی اعضای خانواده جمع شده است ، تا بتوانند این صداقت و پاکی را در سالی دیگر نمایان سازد . عشق به زندگی و عشق به هنر ، که در تک تک این سفره ها نقش می بندد .... »

 

                                                                    ...

« عید » به معنی هر چه باز آید . هر روزی که در آن انجمن یا تذکار برای فضیلت یا حادثه بزرگی باشد ، گویند از آن رو بدین نام خوانده شده که هر سال شادی نوینی باز آرد و اصل آن « عود » است .

در فرهنگ معین ، درباره ی واژه ی عید چنین آمده است ، عید : روزی است مبارک که در آن مردم جشن می گیرند و شادی می کنند .

از دوران کهن ، بسیاری از جشن ها همراه با اسطوره ها و افسانه هایی درباره ی پیدایش آنها ، بر جای مانده است و جشن نوروز  در ماه فروردین ، نیز از جمله جشن های باستانی و اسطوره ای به شمار می آید . در ادبیات فارسی : جشن نوروز را ، مانند بسیاری دیگر از آئین ها ، رسم ها ، فرهنگ ها به نخستین پادشاهان نسبت می دهند .

« محمد بن جریر طبری » نوروز را سر آغاز دادگری جمشید دانسته است :

جمشید علما را فرمود که در آن روز که من بنشستم به مظالم : شما نزد من باشید ، تا هر چه در او داد و عدل باشد بنمایید ، تا من آن کنم . و آن روز که به مظالم نشست روز هرمز بود از ماه فروردین ، پس آن روز رسم کردند .

و « ابوریحان بیرونی » پرواز کردن جمشید را ، آغاز جشن نوروز می داند :

چون جمشید برای خود گردونه بساخت ، در این روز برآن سوار شد ، و جن و شیاطین او را در هوا حمل کردند و به یک روز از کوه دماوند به بابل آمده و مردم برای دیدن این امر در شگفت شدند و این روز را عید گرفته و برای یاد بود آن روز در تاب می نشینند و تاب می خورند .

 

حالا که با پیشینه جشن نوروز آشنا شدیم ، بر می گردیم به آئین ها و آداب و رسوم ویژه ی نوروز که کمابیش در زمانه ی حال از رونق نیفتاده و باقی مانده است .

 



نویسنده : هفت قلم » ساعت 7:54 عصر روز سه شنبه 86 اسفند 28