جشن نوزایی آفرینش »
« سال نو گشت به یاران کهن مژده دهید که بهار آمد و باغ آمد و گل آمد و عید
سال نو گشت به آئین کهن می باید خدمت دوست شد و دست ارادت بوسید »
« آینه ، مظهر پاکی و یک رنگی و بازتابنده ی هستی ازلی و بخت و سرنوشت با شمع نشانه ی فروزش و روشنایی و زداینده ی تاریکی و سیاهی ، تخم مرغ نماد آفرینش و زایندگی ، ماهی و شمشاد مظهر ناهید ، فرشته آب و زندگی ، سبزه نشانه ی رویش و حیات ، انار مظهر باروری و فراوانی ، نان نماد برکت و قرونی و اسپند وسیر رماننده ی هوام وارواح زیانکار و ...
وتمامی اینها مزین کننده ی سفره ی نوروزی است . سفره ای که با عشق و صداقت تمامی اعضای خانواده جمع شده است ، تا بتوانند این صداقت و پاکی را در سالی دیگر نمایان سازد . عشق به زندگی و عشق به هنر ، که در تک تک این سفره ها نقش می بندد .... »
« عید » به معنی هر چه باز آید . هر روزی که در آن انجمن یا تذکار برای فضیلت یا حادثه بزرگی باشد ، گویند از آن رو بدین نام خوانده شده که هر سال شادی نوینی باز آرد و اصل آن « عود » است .
در فرهنگ معین ، درباره ی واژه ی عید چنین آمده است ، عید : روزی است مبارک که در آن مردم جشن می گیرند و شادی می کنند .
از دوران کهن ، بسیاری از جشن ها همراه با اسطوره ها و افسانه هایی درباره ی پیدایش آنها ، بر جای مانده است و جشن نوروز در ماه فروردین ، نیز از جمله جشن های باستانی و اسطوره ای به شمار می آید . در ادبیات فارسی : جشن نوروز را ، مانند بسیاری دیگر از آئین ها ، رسم ها ، فرهنگ ها به نخستین پادشاهان نسبت می دهند .
« محمد بن جریر طبری » نوروز را سر آغاز دادگری جمشید دانسته است :
جمشید علما را فرمود که در آن روز که من بنشستم به مظالم : شما نزد من باشید ، تا هر چه در او داد و عدل باشد بنمایید ، تا من آن کنم . و آن روز که به مظالم نشست روز هرمز بود از ماه فروردین ، پس آن روز رسم کردند .
و « ابوریحان بیرونی » پرواز کردن جمشید را ، آغاز جشن نوروز می داند :
چون جمشید برای خود گردونه بساخت ، در این روز برآن سوار شد ، و جن و شیاطین او را در هوا حمل کردند و به یک روز از کوه دماوند به بابل آمده و مردم برای دیدن این امر در شگفت شدند و این روز را عید گرفته و برای یاد بود آن روز در تاب می نشینند و تاب می خورند .
حالا که با پیشینه جشن نوروز آشنا شدیم ، بر می گردیم به آئین ها و آداب و رسوم ویژه ی نوروز که کمابیش در زمانه ی حال از رونق نیفتاده و باقی مانده است .
